باز این چه شورش است...

با هر سلامِ صبح به آقای بی کفن
انگار روبروی حرم ایستاده ایم

داریم با "حسین، حسین" پیر می شویم
خوشحال از این جوانی از دست داده ایم!

******


با عرض تسلیت ایام عزای آقا اباعبدالله الحسین (ع)

در زیر تصاویری از هیئت حسینی دربریگ را می آورم که شب تاسوعای حسینی منتظر مقدم شما عزاداران بزرگوار است!


عکس ها از وبلاگ آقای حسین بیدگلی

التماس دعا!

بی نیازی خداوند

آورده اند که در مجلس شیخ ابوالحسن خرقانی (عارف قرن پنجم) سخن از کرامت می رفت و هر یک از حاضران چیزی می گفت.

شیخ گفت:کرامت چیزی جز خدمت خلق نیست.

چنان که دو برادر بودند و مادر پیری داشتند.

یکی از آن دو پیوسته خدمت مادر می کرد و آن دیگر به عبادت خدا مشغول می بود.

یک شب برادر عابد را در سجده ، خواب ربود.

آوازی شنید که برادر تو را بیامرزیدند و تو را هم به او بخشیدند.

گفت: من سالها پرستش خدا کرده ام و برادرم همیشه به خدمت مادر مشغول بوده است، روا نیست که او را بر من رجحان نهند و مرا به او بخشند.

 

ندا آمد  :

 

آنچه تو کرده ای خدا از آن بی نیاز است و آنچه برادرت می کند، مادر بدان محتاج.

حاجی جان بی خیال این حرفها.... اصل حالت چطور است؟

سلام حاجی!

شنیدم حاج خانم برای چندمین بار 

دلش هوس طواف کعبه کرد 

شما هم از خدا خواسته لبیک گفتی

یه 30 تومنی خرج کردی و رفتید

مکه خوش گذشت؟

آنجا آقام امام زمان را دیدی؟؟؟

خدایت خوب بود؟

دینت کامل شد؟

سنگ هایت را به شیطان زدی؟!

حاجی!

سوغاتی هایت بوی ندامت می دهند؟!

حاجی، لباست از جنس اعلاست؟

حاجی عجب دمپایی سفیدی؟!

سفر چطور بود حاجی؟؟

خوش گذشت.؟؟

شنیدم حاج خانم بسیار ولخرجی کرده و چند النگو و سینه ریز گران خریده!

حاجی جان خبر داری آقا رضا همین همسایه چند خانه بالاتر 

کلیه اش را فروخته 

تا خرج عمل زنش را بدهد؟؟؟

دخترش 3 سال است مراسم عروسیش هرماه عقب افتاده

طفلکی ها هفته قبل بعد از 3 سال مراسم ساده ای گرفتند و ازدواج کردند.

حاجی شنیدی دختر اکبر آقا مرحوم هرشب از ماشین یه نفر پیاده میشه میره خونه؟؟؟

آنها را بی خیال حاجی جان!

اصل حالت چطور است؟؟

شنیدم دیشب شام مفصلی به مهمان ها داده ای!

چند کودک گرسنه دم در هی اذیت میکردند و غدا میخواستند 

آنان را دیدی حاجی؟؟

حاجی!

با این همه ریا، باز هم مکه خوش گذشت ت ت ت ؟!

سرت را درد نیاورم حاجی جان

زیارت قبول !

.

.

دلخوش ازآنیم که حج میرویم 

غافل از آنیم که کج میرویم

ملاصدرا و عشق خدا

زمانی که فیض کاشانی در قمصر کاشان زندگی می کرد، پدر خانمش، ملاصدرا، چند روزی را به عنوان میهمان نزد او در قمصر به سر می برد.

 

در همان ایام در قمصر، جوانی به خواستگاری دختری رفت. والدین دختر پس از قبول خواستگار، شرط کردند که تا زمان عقد نه داماد حق دارد برای دیدن عروس به خانه عروس بیاید و نه عروس حق دارد به بیرون خانه برود. از این رو، عروس و داماد که عاشق و شیدای همدیگر بودند و می خواستند همدیگر را ببینند، به فکر چاره ای افتادند که نه با شرط مخالفت بشود و نه والدین عروس متوجه بشوند .

لذا عروس حیله ای زد و گفت: من فلان موقع به قصد تکاندن فرش به پشت بام می آیم و تو هم داخل کوچه بیا، همدیگر را ببینیم .

در آن وقت مقرر ، دختر فرش خانه را به قصد تکاندن به پشت بام برد و فرش را تکان می داد و داماد هم از داخل کوچه نظاره گر جمال دلنشین عروس خانم بود و مدام این جملات را می خواند:

اومدی به پشت بوندی

اومدی فرش و تکوندی

اومدی گردی نبوندی

اومدی خودت و نشوندی

در این حال، عارف بزرگوار، ملاصدرا از کوچه عبور می کرد و این ماجرا را دید و شروع به گریه کردن کرد او یک شبانه روز بلند گریه می کرد تا این که فیض کاشانی از او پرسید: چرا این گونه گریه می کنی؟

ملاصدرا گفت: من امروز پسری را دیدم که با معشوقه خود با خوشحالی سخن می گفت. گریه من از این جهت است که این همه سال درس خوانده ام و فلسفه نوشتم و خود را عاشق خدای متعال می دانم اما هنوز با این حال و صفایی که این پسر با معشوقه خود داشت من نتوانستم با خدای خود چنین سخن بگویم. لذا به حال خود گریه می کنم.

قدیمی ترین مسجد ایران کجاست؟

قدیمی‌ترین مسجد ایران


این بنا قدیمی‌ترین مسجدی است که در ایران و شاید در دنیا با کمترین پیرایه‌ای دست نخورده باقی مانده است.

 

مسجد جامع فهرج از بناهای قدیمی و کم‌نظیر فرهنگ و تمدن اسلامی است

که بنا به روایاتی متعلق به نیمه اول قرن اول هجری است.

این بنا قدیمی‌ترین مسجدی است که در ایران وشاید در دنیا با کمترین پیرایه‌ای 

دست نخورده باقی مانده است.

 

روستای فهرج که این مسجد در آن واقع شده است، در 25 

کیلومتری جنوب شرقی یزد و کنار راه اصلی یزد - بافق قراردارد.

 ازآثار تاریخی این روستا علاوه بر بافت تاریخی به یک قلعه باستانی،‌

آب انبار قدیمی، مجموعه شهدا و مسجد جامع می‌توان اشاره کرد.

 

وجود شبستانی رو به قبله با هشت ستون، مناره گلی نه چندان بلند که راه پلکان

 بام مسجد از از داخل این مناره به بام و سپس به بالای مناره منتهی می‌شود.

آرامش ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

آتشی نمى سوزاند "ابراهیم" را

و دریایى غرق نمی کند "موسى" را

کودکی، مادرش او را به دست موجهاى "نیل" می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش

دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
مکر زلیخا زندانیش می کند
اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند

از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی ؟!

که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد
نمی توانند
او که یگانه تکیه گاه من و توست !

پس

به "تدبیرش" اعتماد کن

به "حکمتش" دل بسپار

به او "توکل" کن

و به سمت او "قدمی بردار"

تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی...!

غدیر یک تاریخ است!

غدیر، یک تاریخ است
تاریخى سرخ که اولش مدینه است
میانش کربلا
و سرانجامش ظهور

عاشقان عیدتان مبارک باد!

آدم ها

آدم ها با هم برابرند اما پولدارها محترم ترند

همه آدم‌ ها با هم برابرند

 اما

 پول‌ دارها محترم ترند!

همه آدم‌ ها با هم برابرند

اما

 دخترها پر طرف دار ترند!

همه آدم‌ ها با هم برابرند

اما

 بچه‌ ها واجب‌ ترند!

همه آدم‌ ها با هم برابرند

اما خانم‌ ها مقدم‌ ترند!

همه آدم‌ ها با هم برابرند

اما

 سیاه‌ ها بدبخت‌ ترند و سفید ها برترند

البته تبعیضی در کار نیست !

در کل

 همه آدم‌ ها با هم برابرند

اما

 بعضی‌ ها برابرترند !!!